شبیه قطره بارانی که آهن را نمی فهمد. . .
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد. . .
نگاهی شیشه ای دارم به سنگ مردمک هایت
الفبای دلت معنای * نشکن * را نمی فهمد. . .
هزاران بار دیگر هم بگویی دوستت دارم
کسی معنای این حرف مبهم را نمی فهمد. . .
من ابراهیم عشقم...مردم اسماعیل دلهایشان
محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد. . .
چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر
نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد. . .
دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد. . .
برای خویش دنیایی شبیه آرزو دارم
کسی من را نمی فهمد. . . کسی من را نمی فهمد. . .
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد. . .
نگاهی شیشه ای دارم به سنگ مردمک هایت
الفبای دلت معنای * نشکن * را نمی فهمد. . .
هزاران بار دیگر هم بگویی دوستت دارم
کسی معنای این حرف مبهم را نمی فهمد. . .
من ابراهیم عشقم...مردم اسماعیل دلهایشان
محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد. . .
چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر
نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد. . .
دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد. . .
برای خویش دنیایی شبیه آرزو دارم
کسی من را نمی فهمد. . . کسی من را نمی فهمد. . .
نظرات شما عزیزان: